اینکه چرا یک نوع تفکر پر از ترس و وحشت را در کنار واژهی برندسازی آوردهام، از آن جهت است که به نظر میرسد، گاه فعالان حوزهی بازاریابی و برندسازی – که هر روز افراد متعددی به جرگهی آنها میپیوندند – در فرآیندهای برندسازی بهگونهای مرتکب فعالیتهای تمامیتخواهانه میشوند و اصول و راهبردهای مختلفی وضع میکنند که منجر به حصر برند در قید و بندهای ناکارآمد میشود و درنهایت، استقلال انتزاعی برند را از بین برده و محوریت مصرفکننده و فرهنگ در فرآیند برندسازی را نادیده میگیرند؛ و این مسئله باعث مرگ برند خواهد شد. با مشاهدهی اینگونه اتفاقات در شرکتها و سازمانهای متعدد، به یاد «استالین» و کیش پُروحشت و ظالمانهاش افتادم و همچون ارشمیدسِ همهچیزدان پدیدهای یافتم که احساس کردم بایستی آن را با دیگران به اشتراک بگذارم: «استالینیسم در برندسازی».
استالینیسم در برندسازی ایدهای ناب و نایاب است؛ ایدهای که حاصل تراوشات ذهنی من در پی سالها خواندن، مشاهده پدیدهها و وقایع تاریخ معاصر بوده است.
حاصل این ایده، مکتوبی چهل پنجاه صفحهای شده که با حمایت بیدریغ “طراحان ایده” در یک فایل پیدفاف در اختیار علاقهمندان بهصورت رایگان قرار خواهد گرفت.