یک‌بار “آنتونی جزلنیک” استندآپ‌کمدین مشهور و ساختارشکن آمریکایی در یکی از اجراهایش به سوژه جالبی پرداخت. جزلنیک گفت گاهی به او انتقاد می‌کنند که چرا در روزی که فاجعه‌ای در سطح ملی یا جهانی اتفاق افتاده (مثل حادثه تروریستیف زلزله، جنگ و …)، بدون توجه به حادثه در توییتر جوک می‌گوید و شوخی می‌کند.

جزلنیک در پاسخ می‌گفت شوخی‌هایش قرار نیست به کسی بر بخورد، چون قربانی‌ها در روز فاجعه وقتی برای سر زدن به شبکه‌های اجتماعی ندارند و مجبورند به بدبختی‌ای که سرشان آمده برسند!

این کمدین جسور در ادامه گفت وقتی فاجعه‌ای در جهان اتفاق می‌افتد، مردم همزمان هجوم می‌آورند به شبکه‌های اجتماعی و همه شروع می‌کنند به بروز واکنش‌های یکسان و یک‌شکل: مثلا یک طرح خاص را به اشتراک می‌گذارند، یا از یک جمله مشترک برای اعلام هم‌دردی استفاده می‌کنند.

جزلنیک این رفتارها را نه از روی توجه به قربانیان، که از روی جلب توجه کاربران اینترنت می‌دانست و می‌گفت: “شمایی که این‌جور وقتا سریع می‌دوید پای توییتر و می‌نویسید «تمام ذهن و قلبم پیش حادثه‌دیدگان فلان‌جاست»، در واقع منظورتون اینه که «ملت تو این روز سخت به منم توجه کنید! منم دارم واکنش نشون می‌دم!»”

این اشاره گزنده آنتونی جزلینک، به پدیده‌ای بود که در سال‌های اخیر زیاد مورد بحث و مناقشه بوده و در انگلیسی به آن می‌گویند Slacktivism.

اولین بار با اسلکتیویسم در کتاب معروف رفتار مصرف‌کننده سولومون آشنا شدم.

این واژه ترکیبی مشتق از دو واژه انگلیسی Slacker و Activism، واژه‌ای کنایه‌آمیز در وصف فعالیت‌های اجتماعی مجازی‌ای است که باعث می‌شود افراد به صورت کاذب در مورد انجام فعالیتی، احساس رضایت کنند.

اسلکتیویسم که در فارسی نیز به اشکال تحقیرآمیز “مبارزه از زیر پتو” یا “مبارزه از زیر لحاف” ترجمه شده، امروزه بیش از گذشته محل بحث است.

مبارزه از زیر پتو که می‌توان آن را به‌شکل منصفانه “سست‌کنشگری” ترجمه کرد، معطوف به کلیه کنش‌ها و واکنش‌هایی است که به تلاش شخصی افراد ربطی ندارد و انواع حرکات جمعی بی‌عارضه و آسان مجازی را دربرمی‌گیرد؛ حرکاتی نظیر: لایک کردن، انتشار شماره‌حساب برای کمک به افراد حادثه‌دیده، امضای کارزارها و طومارهای اینترنتی، استفاده از هشتگ‌ها و راه‌انداختن طوفان توییتری، حملات مجازی به صفحات گروه‌ها یا افراد خاص یا تغییر عکس پروفایل به رنگ یا نماد خاص.

در طول یکی دو سال اخیر، فعالیت‌های ظاهرا سست‌کنشگرانه زیادی در فضای اینترنت ایران شکل گرفته. یکی از مهم‌ترین مصادیق این حرکات، تاسیس پلتفرمی به نام “کارزار” با هدف راه‌اندازی کمپین‌های مدنی در راستای رسیدن به اهداف جمعی-ملی بوده است. باید به این مورد توجه داشت که سست‌کنشگری در بازاریابی برای کسب‌وکارها آنچنان موفق نبوده اما توفیقات فراوانی برای بازاریابی اجتماعی و سیاسی به همراه داشته است.

از قضا نگاهی به نتایج کمپین‌هایی که در پلتفرم “کارزار” به‌راه افتاده نشان می‌دهد که دست‌یابی به اهداف اجتماعی-سیاسی از طریق سازمان‌های غیرانتفاعی یا کنش‌های مجازی خیلی امکان‌پذیر نیست، اما آیا می‌توان این پدیده را یک‌سره بی‌فایده دانست و عاملان را به باد تمسخر گرفت؟

آمار و ارقام می‌گوید که نه! اگرچه “سست‌کنشگری” معنایی تحقیرآمیز دارد، اما یک نظرسنجی در ایالات متحده که توسط “مرکز ارتباطات تاثیر اجتماعی دانشگاه جورج تاون” به‌صورت بین‌المللی انجام شده حاکی از این است که افرادی که درگیر “سست‌کنشگری” هستند، بیشتر از افراد خنثی در ایجاد یک “علت” یا “حرکت” مشارکت دارند.

این علت ممکن است شامل مواردی نظیر اهدای پول، فعالیت‌های خیریه یا حتی استخدام دیگران در راستای رسیدن به یک هدف مشترک باشد. پس از انجام این تحقیق و مشاهده نتایج بعضی از فعالیت‌های جمعی به‌ظاهر “زیرپتویی”، توجه بعضی از سازمان‌های مردم‌نهاد به قدرت کاربران اینترنت برای ایجاد تغییر در جامعه جلب شد و سست‌کنشگرها به‌تدریج تبدیل به عاملان بالقوه برخی از تغییرات در جامعه شدند

البته این تحقیق معطوف به جوامع غربی یا کشورهایی بوده که قدرت مردم در تعیین سرنوشت‌شان بیشتر از سایر کشورهاست، اما اتفاقا در کشورهایی که چندصدایی در آن‌ها خیلی محلی از اعراب ندارد و جریان‌های مخالف حاکمیت بستر یا رسانه‌ای برای ابراز اعتراض ندارند، استفاده از کنش‌های جمعی مجازی یا همان مبارزه از زیر پتو پررنگ‌تر و حاوی تاثیرات عمیق‌تر است.

کم‌زحمت‌ترین کنش مجازی چیست؟ فشردن دکمه لایک. حتی محافظه‌کارترین کاربران فضای مجازی هم در خیرات کردن لایک گشاده‌دست هستند و از پس این یکی برمی‌آیند. آیا همین لایک کردن عملی‌ست یک‌سره بی‌فایده، سطحی و ناشی از تنبلی؟

پاسخ منفی است. می‌خواهید تاثیر لایک را ببینید؟ سری بزنید به سایت “تابناک” و بروید سراغ صفحه “پربحث‌ترین عناوین” آن. تابناک سایتی با جهت‌گیری‌های اصول‌گرایانه است. در همین سایت تابناک بنا بر قوانین موجود در فضای مجازی، نوشتن و انتشار نظرات تند و انتقادآمیز نسبت به بسیاری از بخش‌‌ها وجود ندارد، اما کافی‌ست به میزان “لایک” و “دیس‌لایک”هایی که نظرات مختلف مردم در این سایت می‌گیرد توجه کنید.

تعبیه کردن دکمه “دیس‌لایک” در پنجره نظرات تابناک حرکت هوشمندانه‌ای است که توجه به آن بسیار معنادار به‌نظر می‌رسد. حتما می‌دانید که رسانه‌های داخلی برای پوشش اخبار حمله روسیه به اوکراین اجازه ندارند از واژه “اشغال” استفاده کنند و طبق پروتکلی که به آن‌ها اعلام شده، باید اصطلاح “عملیات ویژه” را به‌کار ببرند. حال فرض کنید خبری در مورد انهدام یک ناو روسی توسط ارتش اوکراین در این سایت مخابره شده است، شما به‌راحتی با خواندن کامنت‌های خبر و مقایسه لایک‌ها و دیس‌لایک‌های آن می‌توانید به موضع عمومی و قالب جامعه نسبت به کشور روسیه و “عملیات ویژه‌”اش علیه اوکراین پی ببرید.

“لایک” کردن که زیادی ساده است، شاید بارزترین مثال از همبستگی Slacktivistها در ایران که از فضای مجازی به فضای حقیقی وارد و منجر به “عمل” شد را بتوان در جریان انتخابات ریاست‌جمهور سال ۱۴۰۰ دید. اعتراض به وضعیت اقتصادی جامعه و بی‌فایده‌انگاشتن انتخابات با سازوکار فعلی آن، باعث داغ شدن هشتگ‌های تحریم انتخابات در کشور و به‌نوعی قهر بخش زیادی از جامعه (به‌خصوص طبقه متوسطی که در انتخابات ۳۰ سال اخیر، عموما حامی اصلاح‌طلبان بوده‌اند) با صندوق‌های رای شد.

مثال دیگر سست‌کنش‌گران ایران را می‌توان در به‌صدا درآوردن زنگ خطر درباره تبعات احداث پتروشیمی میانکاله برای محیط زیستِ روبه‌نابودی کشور دانست. داغ شدن هشتگ #نه_به_پتروشیمی_میانکاله پای سلبریتی‌های محبوبی مثل “هدیه تهرانی” را به ماجرا باز کرد و باعث شد مجلس نسبت به این خواست ملی حساس شود و در ماجرا دخالت کند.

پس یادمان باشد یک مبارز زیر پتو الزاما فردی بی‌دغدغه نیست، اتفاقا فردی است با مشکلات و دغدغه‌های زیاد.

بله. مبارزه از زیر پتو گرچه عاملان آن را “پهلوان‌پنبه” یا اصطلاحا “لات کوچه خلوت” جلوه می‌دهد، ولی تجربه نشان داده که فایده این کنش‌ها به مراتب بیشتر از بی‌توجهی به حوادث، فجایع و بی‌عدالتی‌هاست.

 

بیشتر